تو نشانم بده راه به قلم فاطمه اصغری
پارت صد و هفتاد و پنجم
زمان ارسال : ۱۱۴ روز پیش
صدرا با خودش یک گلدان بنسای بنجامین و یک فلش پر از فیلم آورده بود که بعد از شام به انتخاب خودش یکی از فیلمها را تماشا کردیم. خیلی وقت بود که چنین جمعی را تجربه نکرده بودم. حس و حالی متفاوت از زمانی که با هلن و آذین و پرنیان دور هم جمع میشویم داشتم؛ حسی متفاوت اما دلپذیر. احساس میکردم بزرگتر شدهام. حتی در طول سه سال زندگی مشترک هم اینطور حس صاحبخانه بودن نداشتم. بعد از شام میز وسط ر
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
فاطمه اصغری | نویسنده رمان
سلام عزیزم. از طریق اپلیکیشن رمان رو باز کنید.
۳ ماه پیشسیتا
10همایون زودتر از صدار به نتیجه میرسه
۴ ماه پیشZahra.s
40هلن و همایون زوج جالبی هستن عالیه
۴ ماه پیشAa
20چه خوب هلن لنگه خودشو پیدا کرد عالی👌🌹
۴ ماه پیشیانا
20والامن موندم این آوا با این درایت چطور شد زن سمیر؟!
۴ ماه پیش
نجوا
00سلام گلم چرا از هیچ راهی برای من دانلود نمیشه